۱۳۸۷ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

اصلن دوست ندارم صبح بلند شم برم سر كار و عصر برگردم بخوابم تا فردا صبح و اين بشه سيكل زندگي ام.
اما انگار كار اين دو هفته ام اين شده.
حالا كم كم دارم مي افتم تو راه معمول زندگي. جلسه مي رم، ميل چك مي كنم، مهموني مي رم، با تلفن حرف مي زنم و از همه مهمتر كتاب مي خونم.
كم كم دارم ياد مي گيرم آدم بشم باز!