۱۳۸۷ آبان ۲۶, یکشنبه

اين يك مطلب كاملا جدي است!
راز كمپين!

با گذشت بيش از دو سال از شروع كمپين يك ميليون امضا با بازداشت ، بازخواست، دستگيري، پيگيري، تنبيه و ممنوع الخروج شدن بيش از 50 نفر از فعالين آن در اقصي نقاط ايران مواجه بوديم.
در برابر اين اعمال هميشه خودمان مي پرسيديم "كي چي حالا؟" كمپين كه از همان اول با شعار " ما رو بازي مي كنيم" شروع به كار كرد حالا چي اينقدر بگير و ببند دارد؟
فعالين كمپين خيلي دور هم جمع مي شدند و به اين "چرا" يي فكر مي كردند و هرچه بيشتر فكر مي كردند كمتر نتيجه مي گرفتند. از آنجايي كه هنوز هم مي گوييم ما رو باز مي كنيم مي توانيم در كمال سعه ي صدر دستمان را هم نشان دهيم كه ببينيد آسي نداريم كه در وقت مقتضي رو كنيم( چون كلا ما بدون آس هم 21 ايم!)
اما نگارنده با مرور اخباري كه از تلويزيون رسمي حكومت پخش مي شد پي به چرايي اين موضوع برد.
براي آگاهي بيشتر خوانندگان نمونه هايي ذكر مي شود و در انتهاي مقاله هم با توجه به اين كشف جديد پيشنهاداتي ارائه مي گردد كه اميدواريم برادران زحمت كش ما در پايگاههاي امنيتي با نگاهي به اين پيشنهادات از حجم كاري خود و دردسرهاي ما بكاهند.

ايده! يك ميليون امضا؟!

"كمپين يك ميليون امضا"! خوب؟!
دوسال پيش جمعي از زنان تصميم گرفتند اين نام را روي حركت سراسري خود بگذارند. اين "يك ميليون " هم چيزي جز يك عدد سمبليك نبود. اصلا يك ميليون نه، صد هزارتا، يك ميليارد .
اما بعد از مدتي ديديم كه بسياري از جريانهاي داخلي و خارجي با الهام از اين كمپين و با تصور اينكه "يك ميليون" خيلي عدد مهمي است و راز خاصي دارد حركتهاي مشابهي را شروع كردند مثل :
" در آستانه ي روز جهاني قدس ، وزارت اوقاف و امور خيريه فلسطين طرحي را به اجرا در آورده است كه طي آن يك ميليون امضا جمع كنند براي حمايت مسلمانان جهان از قدس شريف."
بعد از آغاز اين حركت تمامي رسانه هاي رسمي كشور مطبوع ما به تبليغ آن پرداختند و از مردم خواستند كه به اين يك ميليون بپيوندد.
در بازجويي هاي كه اخيرا از فعالين كمپين صورت گرفته موارد زيادي مشاهده شده كه برادران زحمت كش از شخص فعال پرسيده اند كه "چطور امضا جمع مي كنيد؟" " به كجاها مي رويد؟" "آيا مردم همين جوري الكي برگه هاي شما رو نديده و نشناخته امضا مي كنند؟" و سوالاتي از اين دست كه نشان از دقت نظر ايشان به مقوله ي امضا و چگونگي جمع آوري آن دارد تا احتمالا با بدست آوردن اطلاعاتي از فعالين كمپين ايده هاي بيشتري به ذهن آنها براي پيشبرد كمپين هاي خود برسد.

يافتم...يافتم :"چهره به چهره"!

در اسناد كمپين يكي از مهمترين هدفهاي آن آموزش و گفتگوي چهره به چهره با مردم عنوان شده.
چندي از آغاز كمپين نگذشته بود كه يكهو ديدم همه ي مسئولين كشور دارند كارهاي چهره به چهره مي كنند، آن هم به طور خيلي فزاينده اي. تنها با مرور اجمالي اخبار مي توان به شوق و ذوق مسئولين براي اين كار پي برد:
" ديدار چهره به چهره ي دكتر احمدي نژاد با مردم گيلان، لرستان، خراسان شمالي، شرق تهران، غرب تهران، وسط تهران و..."
"طرح آگاهسازي چهره به چهره ي پيشگيري از اعتياد."
"همایش طرح چهره به چهره به منظور ترویج معارف اسلامي در بوشهر برگزار شد."
"سومين نشست صميمي و چهره به چهره مسئولان سازمان با نخبگان آموزش و پرورش."
اوه! در جذابيت اين طرح همين بس كه مسئولين امر با غير آدميزاد هم كارهاي چهره به چهره كردند :
"چهره به چهره با بورس فلزات در سالي که گذشت."
و ...
حتي ديده شد كه در بحبوحه ي انتخابات كانديداهاي مختلف به صورت چهره به چهره با مردم ديدار كردند و كلي هم به نتايج مثبت رسيدند به طوري كه يكي از اين كانديداها كه نگارنده نفهميد آخرش نماينده شد يا نه در سايت خود چنين نوشت:" اي كاش تمام مسوولين ارشد كشور را مجبور كنند ، در شهرستانهاي كوچك كانديدا بشوند تا مجبور شوند با ديدارهاي چهره به چهره با مردم ، درد و زجر مردم را بهتر ببينند تا در تصويب قوانين و اجراي آنها و تصميماتشان واقعيات جامعه را بهتر ببينند و لحاظ كنند ."
و همچنين دكتر جاسبي در حمايت از اين طرح چنين گفت: تبليغات چهره به چهره يک تبليغ دو سويه و موثر است " (با تحقيقاتي كه نگارنده به عمل آورده، از طريق منابع بسيار موثق اينطور معلوم شد كه گويا دكتر جاسبي اين جمله را در حمايت از كمپين گفتند اما رويشان نشد به صورت صريح به آن اشاره كنند.")
حتي اينقدر اين طرح به مذاق آقايان خوش آمده بود كه "گفتمان كارگاهي چهره به چهره در آموزش و پرورش" برگزار شد تا ذوقشان را از كشف چنين طرحي با همه ي خادمان ملت تقسيم كنند.

كارگروه ها...! بابا بگذاريد لااقل حرف از دهان ما در بيايد!

چندي از بحثهاي كارگروهي شدن فعاليت هاي كمپين و اعلام تشكيل "كارگروه ديه" و "كارگروه امضا" روي سايت تغيير براي برابري نگذشته بود كه دولت فخيمه فورا دست به تشكيل كارگروه ويژه ي بحران مالي زد تا با بررسي تاثيرات بحران مالي اروپا و آمريكا روي گراني ها، ما مردم را قانع كند كه به قضا و قدر تن دهيم. آن هم نه يك كارگروه ، بلكه همزمان هشت تا كارگروه. بابا يك مقدار جنبه هم بد چيزي نيست!
باز با مرور سر سري به اخبار ديديم كه اوه! يكدفعه همه ي مملكت انگار دارد كارگروه مي شود و انواع اقسام كارگروهها مثل قارچ سر در آورد.

پيشنهادات نگارنده!

از آنجا كه ديديم بر خلاف آنچه ما تصور مي كرديم نه تنها برادران و آقايان مشكلي با كمپين ندارند بلكه خيلي هم با آن حال مي كنند. اما شرم طبيعي شان مانع اين مي شود كه مستقيم اين را بگويند بنابراين مي روند و هي فعالين كمپين را به انحاء مختلف مي گيرند تا بدين وسيله از شيوه ي كار كمپين سر در بياورند و ايده هاي جديد را توي هوا قاپ بزنند نگارنده چند تا پيشنهاد به نظرش رسيد:
1- صاحبان خانه هايي كه داوطلب مي شوند كه جلسات كمپين در آنها برگزار شود يك صندوق انتقادات و پيشنهادات يا چيزي تو ي اين مايه ها دم در خانه شان نصب كنند تا به جاي اينكه برادران محترم هي تو گرما و سرما جلوي در خانه ها گوش بايستند تا بلكه خبري از آنجا به بيرون درز كند ( حتي گاهي پيش مي آيد كه واقعا هيچ چيز مهمي دستگيرشان نمي شود و فعالين كمپين را يك عمر شرمنده ي خود مي كنند)، خيلي محترمانه تر سوالات خود را در آن صندوق بياندازند و كمپيني ها هم خدايي قول مي دهند در جلسات خود حتما آنها را بررسي كرده و جواب را به صورت مكتوب ارسال كنند.
2- براي پيشيرد هر چه بهتر آموزش مهارتهاي چهره به چهره كميته ي آموزش كمپين متعهد مي شود كه تجربيات خود را در اختيار مدارس، ادارات، مساجد، راديو و تلويزيون، كابينه، مجلس و خلاصه هر جايي كه لازم بود بگذارد . تسهيل گران كمپين متعهد مي شوند كه همه ي مهارتها را بدون پارتي بازي به همه ياد بدهند. البته توجه شود كه تعيين وقت قبلي الزامي است و كارگاههاي كمپين در اولويتند و تسهيل گران زماني مي توانند تجربيات ذي قيمت خود را در اختيار خادمان ملت بگذارند كه خود كمپين كارگاه نداشته باشد وگرنه اول كمپين!
3- برادران را با ميل baradaran@gmail.com در بحثهاي كمپين شركت دهيم تا بدين وسيله هم سوالات خود در لحظه بپرسند هم اينكه كمپيني ها بتوانند راهنمايي هاي لازم را بهشان بكنند. و برادران هم مجبور نشود بروند كلي وقت صرف كنند تا ميل هاي ما را هك كنند.
4- فعالين كمپين حتي مي توانند برنامه هاي هفتگي اي در سيماي ملي ترتيب دهند. و كليه ي دريافت هاي اين برنامه هم به كميته ي مالي كمپين داده خواهد شد.
5- مسئولين ممكلتي كه ديدار هاي چهره به چهره با مردم ترتيب مي دهند در خبرگزاري هاي رسمي بخش كوچه به كوچه راه اندازي كنند تا بتوانند تجربه هاي خود را از اين برخوردها ثبت كنند. بچه هاي كامپيوتري كمپين هم قول مي دهند كه كمكشان كنند كه بتوانند از تكنولوژي روز دنيا استفاده كنند. همچنيني كمپيني هايي كه در نوشتن تبحر دارند در صورت تمايل خودشان مي توانند براي مسئولين كارگاه نوشتن بگذارند.
6- از آنجا كه زنان ايراني هيچ فرقي با مظلومين فلسطين ندارند فعالين كمپين قول مي دهند در هر دو زمينه مشاركت فعال داشته باشند. به شرطي كه آنوري ها هم همين قول را بدهند.
7- كميته ي مادران مي تواند تجربه ي دستگيري ها و نحوه ي برخورد در چنيني مواقعي را در اختيار همه ي برادران، خواهران، آقايان، مسئولين، جزايري ها، كردان ها و ... بگذارد كه تو هر شرايط شير تو شيري به كمك بندگان خدا بيايد.
8- در ازاي همه جانفشاني بچه هاي كمپين در جهت همياري با مسئولين و برادران و خواهران و غيره فقط بودجه ي وزارت معظم اطلاعات كه براي دستگيري فعالين و سر در آوردن از كار كمپين تخصيص داده شده به كميته مالي بدهيد تا شايد كمك حال چند زن باشيم. تازه ما رسيد هم مي دهيم و بعد ميزان كمك دريافتي در گزارش ساليانه كميته ي مالي با ذكر جزئيات درج خواهد شد. براي كسب اطمينان بيشتر مي توانيد به گزارشهاي دوساله ي اين كميته مراجعه كنيد.
9- مشاهده شده در تفتيش هاي ناگهاني منازل كمپيني ها كتابهاي آنها را برده اند. بابا بي خيال! پيشنهاد مي شود از طريق همان ميل پيشنهادي به بچه ها ميل زده و ازشان بخواهيد كه كتابهايي كه مي خوانند به شما معرفي كنند تا بخريد. يا اگر شما هم مثل بچه هاي زحمت كش كمپين ته جيبهايتان همه چيز پيدا مي شود جز پول ، نگارنده به شخصه با بچه ها صحبت مي كند كه كتابهايشان را به شما قرض بدهند. البته دو هفته اي بايد پس بدهيد چون كلي آدم توي صف است.

اميدوارم كه با بذل توجه به اين پيشنهادات كمي از حجم كارهاي الكي كم شود و واقعا بتوانيم به كار ملت برسيم. آمين!